-
سکوت
پنجشنبه 2 مردادماه سال 1393 23:51
همیشه سکوت معنی رضایت نمی ده به چشمها که نگاه کنی آینه خشم فریاد می زنه
-
انتقام
پنجشنبه 2 مردادماه سال 1393 23:37
بخند از ته دل وقتی می بینی روزگار داره اشکتو درمیاره باور کن تنها راه انتقام همینه
-
خوشحالی
پنجشنبه 2 مردادماه سال 1393 23:28
تروخدا ثانیه هارو نگه دارید من هنوز نفهمیدم خوشحالی یعنی چی
-
گذشتن از تو
پنجشنبه 2 مردادماه سال 1393 23:04
مثل آب خوردن بود گذشتن از تو که از یاد بردی دوستت دارم های مرا مثل آب خوردن
-
مثل یه کابوسه
پنجشنبه 2 مردادماه سال 1393 23:00
مثل یه کابوسه بیچاره دل سوخته ام ندید آتش چشمهای بوالهوس او را آنقدر آتش بود که ویران کرد آبادی ام را
-
لیلی و مجنون
پنجشنبه 2 مردادماه سال 1393 22:54
خدایا به عقب برگردان زمانه را دلم هوای عشق افلاطونی دارد فانوس قلبها خاموشه اینجا هیچ نگاهی نیست مثل لیلی و مجنون
-
دل ساده من
پنجشنبه 2 مردادماه سال 1393 22:43
طفلکی دل ساده من باور کرد تمام دوستت دارم های تو را وقتی داشتی دیکته می کردی حروف عاشقی را و من بی خبر از اینکه تشدید می گذاری بر محبت دیگری
-
دلم
پنجشنبه 19 تیرماه سال 1393 02:02
گاه که خلوت می کنم با دلم می شنوم صدای گریه هایش را می گریم با حق حقش با شرم می گویم می دونم بد کردم شرمنده ام
-
دلگیر نشو
پنجشنبه 19 تیرماه سال 1393 01:34
دلگیر نشو از او که روزی بردیش به عرش بازمی گردد به فرش
-
تنهایی من حتمیه
پنجشنبه 19 تیرماه سال 1393 01:32
هردوش یه معنی میده چه بمونی و باشی تو فکرش چه نمونی و بری به خاطرش تنهایی من حتمیه
-
عاشقی
پنجشنبه 19 تیرماه سال 1393 01:16
بگویید به روزگار قانع شدم نیست هیچ دری به روی عاشقی انگار سکوت کرده مهر دلدادگی مثل اینه که تموم شده قطره های مهربونی
-
همه دار و ندارم
پنجشنبه 19 تیرماه سال 1393 01:13
تو باورم نیست به تاراج رفت همه دار و ندارم تو لحظه ای که دل داد نگاهم به دنیای تو
-
التماس عاشق
پنجشنبه 19 تیرماه سال 1393 01:10
هربار که می بارد باران با خود می گویم کدام عاشق التماس کرده به آسمان که شرمش نیاد از بغض و اشکش
-
التماسش نکردم
پنجشنبه 19 تیرماه سال 1393 00:59
وقتی رفت التماسش نکردم همین که خاطراتش مانده کافی است برای دیوانگیم
-
تلخی روزگار
پنجشنبه 19 تیرماه سال 1393 00:59
شدم محصور تلخی روزگاری که از یاد برده انسانیت را اما پناه بردم به کلیدی که هر لحظه چشم دوخته به چرخیدن قفل سکوت
-
چشمانم
پنجشنبه 19 تیرماه سال 1393 00:52
دیدم نگاه خسته ات را آنگاه که هنوز چشمانم می دید اکنون اما رفته پشت غبار شیشه ای که همیشه سیاهه
-
مغرور
پنجشنبه 19 تیرماه سال 1393 00:46
هرگز مغرور نباش به بودنت دست روزگار چنان می برد تمام دار و ندارت را که آرزو می کنی نبودنت را
-
فراموش کردم
پنجشنبه 19 تیرماه سال 1393 00:41
آنقدر دلربا بود کلامت که فراموش کردم روزی گرگ می شود نگاهت
-
درگیرم با خودم
پنجشنبه 19 تیرماه سال 1393 00:40
تا امروز همه جا صادقانه بودم اما همیشه زخمی شدم اکنون درگیرم با خودم که از این پس چگونه باشم خودم بمونم یا مثال گرگی دیگر شوم
-
خیلی عجیبه
جمعه 30 خردادماه سال 1393 00:08
خیلی عجیبه حس دوست داشتن تو مثل اینه که خوابم یا که تو رویام تعبیرش لحظه های با تو بودنه
-
دوست دارم های تو
جمعه 30 خردادماه سال 1393 00:06
چه حس زیبایی خیس شدم از باران احساس تو پر شد وجودم از دوست دارم های تو بیدار نکن مرا از این رویا
-
نبودنم
پنجشنبه 29 خردادماه سال 1393 23:31
اینقدر گله نکن از نبودنم تو قلبت آشیانه ساختم برای هر لحظه بودنم
-
باور تنهائی
پنجشنبه 29 خردادماه سال 1393 23:20
باور می کنم تنهائیت را یکی است با تنهائی ام ریخت کنار پنجره قطره های اشکم تا باور کنی دردم گرفت از دردت
-
نماندم
پنجشنبه 29 خردادماه سال 1393 23:16
نماندم کنار حوصله اش اعدام کرد همه احساسم را آنقدر محکم بود این طناب که تمام شد نفسم
-
حس من
پنجشنبه 29 خردادماه سال 1393 23:13
چه حس نزدیکی است بین من و حس آخر خط کمکم کن محمکتر بزنم این تیغ را نفس این ثانیه ها تموم نمیشه اینجا
-
تنهاترینم
پنجشنبه 29 خردادماه سال 1393 23:06
به خدا قسم من نگفتم بیاد اما بی اختیار آمد غصه هایم گوله گوله غلطید بر گونه هایم تا بگوید تنهاترینم
-
عروسک
پنجشنبه 29 خردادماه سال 1393 23:02
خیلی آسون بازی کردم باهاش باور کردم هیچ عروسکی نداشت غافل از اینکه منم شدم یکی دیگه از عروسکای دنیاش
-
محکوم
پنجشنبه 29 خردادماه سال 1393 23:00
محکوم شدم در حصار چنگال مغموم زده ام به جرم لحظه به لحظه سادگیم ندارم هیچ دفاعی از خودم جز اینکه فقط یه رنگ بود نگاهم
-
خوب و بد
جمعه 26 اردیبهشتماه سال 1393 22:55
پرسیدی که خوبی یا که بد نگاهت کردم و گفتم چه گویم گم شدند خوبی و بدی تو خط سرنوشتم دل دادم به قاب شیشه ای قلبم تا اندازه گیرد تمام تو را شاید تو آنکس باشی که ادعا می کنی شاید بنویسی بین بهشت و جهنم آمده فرسنگها فاصله پاک کنی نقطه چینو بگی آخر این خط حتی نداره یه نقطه
-
دلواپس
جمعه 26 اردیبهشتماه سال 1393 22:45
آنقدر زیباست آمدنت که هرلحظه دلواپس می شوم برای رفتنت