رنگین کمان عاشقی

shabro.tablighat@yahoo.com /asal.shabro@gmail.com

رنگین کمان عاشقی

shabro.tablighat@yahoo.com /asal.shabro@gmail.com

بنویس

عسل قلمت را بردار چیزی بنویس

می دانم حرفهایت حرف دل است

بگذار قلمت غمهایت را خط بزند

این فاصله ها را بشکند

دیوار غرور را ویران کند

بنویس از احساس رقص آب بر سنگ

بنویس از غنچه های باغ آرزو

بنویس از غم غربت ثانیه ها

بنویس از کودکی گریان خیره به دستان فرشته

بنویس از آنها که هیچ نمی دانند و می خندند

بنویس از آنهایی که واژه ها هم

از گفتنش خجالت می کشند

بنویس شکستن سکوت هم دیگر بی معناست

بنویس بترس از قهر زمین و آسمان

بنویس از تنهایی کویر خشک و سوزان

بنویس از خشم طوفان بی رحم

بنویس از غروب لحظه های زندگی

بنویس این آتش همه جا را سوزانده

بنویس این بازی دیگر بازیکن ندارد

بنویس از اینجا تا انتهای جاده فاصله نمانده

این قلم  عسل بود که نوشت

اما می داند این بار هم چشمهایت را می بندی

بر آنچه دیدی و خواندی



آزادی

دیگر حرف از آزادی نزنید

همه اینجا زنجیر شدند

در زندانی که

نامش زندگی است 


 

زنجیر سکوت

قفل شده تنهایی ام در این سکوت شب

انگار در این تاریکی ستاره ها هم خوابیدند

انگار مهتاب هم بعضش را خورده

مثل این است که این قصه هر شب بوده

خسته شدم از این زنجیر سکوت و اشک من

بگو به خدا قصه ای دیگر برایم بنویسد